«اکونگار» بررسی میکند؛
جدال مدرنیته و سنت در بازار کار ایران / نسل Z بهدنبال دگرگونی کسبوکارها
با ورود نسل جدید به بازار کار باید در انتظار تغییرات عمدهای باشیم زیرا با توجه به خصوصیات نسل Z شرایط کنونی بازار نمیتواند جوابگوی آنها باشد. در این مورد بیشتر میخوانید.

بهگزارش اکونگار: بازار کار ایران در دهههای اخیر با تغییرات اقتصادی، جمعیتی و فناورانه گستردهای روبهرو بوده است؛ تغییراتی که نشان میدهد ساختار موجود دیگر پاسخگوی نیازهای نسلهای جدید بهویژه نسل Z نیست. این نسل که در بستر دیجیتال رشد کرده، مهارتها و انتظاراتی متفاوت از نسلهای پیشین دارد. تفاوتهایی مانند استقلال، انعطافپذیری، تنوع شغلی و گرایش به خلاقیت و کارآفرینی. با این حال، چارچوبهای سنتی بازار کار ایران همچنان بر الگوهای ثابت استخدامی، مشاغل تکراری و نظام آموزشی غیرمنطبق با نیازهای واقعی اقتصاد استوار است. روندهای جهانی نیز فشار مضاعفی ایجاد کردهاند. اتوماسیون، هوش مصنوعی و اقتصاد پلتفرمی فرصتهای جدیدی را پدید آوردهاند اما همزمان بسیاری از مشاغل سنتی را از میان بردهاند. در چنین شرایطی، ناهماهنگی میان آموزش دانشگاهی و نیازهای بازار، افزایش قراردادهای موقت و نبود امنیت شغلی باعث شده بسیاری از جوانان با ناامیدی یا تمایل به مهاجرت مواجه شوند.
بنابراین، بازار کار ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحول بنیادین است؛ تحولی که تنها با بازتعریف سیاستهای آموزشی، بازطراحی قوانین کار، گسترش زیرساختهای دیجیتال و حمایت جدی از استارتآپها و کسبوکارهای نوآور ممکن خواهد بود. در غیر این صورت، فاصله میان انتظارات نسل Z و واقعیت اشتغال در کشور هر روز عمیقتر خواهد شد. در ادامه این گزارش به همین موضوع خواهیم پرداخت که در درآینده باید در انتظار چه تحولاتی باشیم.
سهم نسل جدید از بازار
نسل Z اکنون سهم چشمگیری از جمعیت فعال را تشکیل میدهد؛ نسلی دیجیتالزاد که مهارتهای فناورانه بخش طبیعی زندگی و کارشان است.
ورود این نسل به بازار کار با بیثباتی شغلی، دگرگونی فناوری و ناهماهنگی نظام آموزشی با نیازهای واقعی بازار گره خورده است.
سیاستهای موفق جهانی بر مهارتآموزی دیجیتال، کارآفرینی، کارآموزیهای عملی و انعطافپذیری در قوانین کار تکیه دارند؛ ایران نیز ناگزیر از بازطراحی زیرساختهای اشتغال برای این نسل است.
وضعیت موجود بازار کار
نسل Z در محیطی رشد کرده که فناوری، اینترنت و پلتفرمها هسته تجربه روزمرهاند. با وجود این مزیت، مسیر ورودشان به کار ساده نیست:
ناپایداری فرصتها: بسیاری از مشاغل سنتی یا حذف شده یا بهواسطه اتوماسیون کوچک شدهاند؛ فرصتهای تازه نیز مهارتهای پیشرفته و ترکیبی میخواهند.
شکاف آموزش و بازار: خروجی دانشگاهها لزوماً با استانداردهای روزِ صنعت همراستا نیست و همین امر مانع یافتن شغل متناسب با تخصص میشود.
قراردادهای شکننده: رواج قراردادهای کوتاهمدت، دستمزدهای پایین و نبود امنیت شغلی، احساس بیاعتمادی نسبت به بازار کار را تقویت کرده است.
شوکهای بیرونی: بحرانهای اقتصادی، همهگیری کرونا و رکود جهانی نیز دایره فرصتها برای جوانان را محدودتر کرده است.
ویژگیهای رفتاری و تنش با ساختارهای سنتی
کارشناسان میگویند نسل Z با اولویتهایی مانند استقلال حرفهای، انعطاف زمانی، علاقه به فعالیتهای خلاقانه و دورکاری وارد بازار شده است؛ اما بخش بزرگی از سازوکارهای کلاسیک استخدامی، این الگوها را برنمیتابند. نتیجه، فاصله میان انتظارات نسل جدید و واقعیتهای موجود بازار است.
نیاز به بازنگری در سیاست اشتغال
کارشناسان داخلی تأکید دارند که سیاستگذاری اشتغال باید از الگوی سنتی فاصله بگیرد و بر زیرساختهای نوین اشتغال متمرکز شود.
در این مورد «مالک حسینی»، معاون اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نیز با اشاره به تحولات نسلی تأکید کرده است که برداشت «کارنکردن نسل جدید» برداشت دقیقی نیست. بهگفته او، الگوی کاری بسیاری از جوانان با چارچوبهای کلاسیک ۸ تا ۴ همخوان نیست؛ انعطاف زمانی، تمایل به خوداشتغالی و فعالیت در حوزههایی مانند برنامهنویسی، طراحی صنعتی و مدیریت پلتفرمها برای آنها جذابتر است. او با یادآوری اثرات فناوری و هوش مصنوعی بر بازار کار—و نمونهای مانند تاکسیهای اینترنتی که ضمن حذف الگوهای قدیمی، اشتغال جدید خلق کردند—بر ضرورت تعامل سنجیده با موجهای فناوری و شکلدهی تصویر مثبت از آینده بازار کار تأکید کرده است.
دلالتهای کلیدی برای سیاستگذار
برای بهرهگیری از ظرفیتهای نسل Z و کاهش شکاف موجود، جهتگیریهای زیر پیشنهاد میشود:
همراستا کردن آموزش با صنعت: بازنگری برنامههای دانشگاهی و فنیوحرفهای با محوریت مهارتهای چندبعدی (فناوری، ارتباطی، حل مسئله) و پروژهمحوری.
تقویت مسیرهای ورود به کار: کارآموزیهای ساختارمند، دورههای بوتکمپ و تجربههای عملی که به جذب سریعتر در بازار منتهی شوند.
انعطافپذیری حقوقی: اصلاح مقررات برای بهرسمیتشناختن دورکاری، ساعات شناور و مدلهای کاری پلتفرمی، همراه با تضمینهای حداقلی رفاهی و بیمهای.
توانمندسازی کارآفرینانه: حمایت مالی و غیرمالی از استارتآپها، تسهیل دسترسی به سرمایه بذری و مشاوره رشد.
زیرساختهای دیجیتال و خانگی: توسعه اینترنت پرسرعت، ابزارهای همکاری آنلاین و چارچوب حمایتی برای مشاغل خانگی—بهویژه برای زنان و جوانان.
سواد هوش مصنوعی و سازگاری شغلی: آموزش مهارتهای مکملِ AI و برنامههای ارتقای مهارت برای مشاغل در معرض خودکارسازی.
پایش و ارزیابی مداوم: رصد اثرات فناوری بر اشتغال و بهروزرسانی سیاستها بر پایه دادههای واقعی بازار.
پاسخهای سیاستی در جهان
به استناد گزارشهای خبری و تحلیلهای بینالمللی کشورهای متعدد طی سالهای اخیر این اقدامات را در دستور کار گذاشتهاند:
• توسعه برنامههای مهارتآموزی دیجیتال و کارآفرینی،
• حمایت از استارتآپها و کسبوکارهای نوآور،
• گسترش کارآموزیها و تجربههای میدانی برای دانشجویان،
• اصلاح قوانین کار برای افزایش انعطاف در ساعت و شیوههای استخدام.