«اکونگار» در گزارشی بررسی میکند:
فرجام اصلاح بازنشستگی مشاغل زیانآور / خلاء سهجانبهگرایی و بیاعتمادی کارگران
نگرانیها در مورد «اصلاح آییننامه مشاغل سخت و زیانآور» همچنان ادامه دارد و این در حالی است که هنوز خبری از شفافیت و دیگر عواملی که باید مشارکت کارگران را به همراه داشته باشد نیست.

بهگزارش اکونگار: سالها است که در مورد «اصلاح آییننامه مشاغل سخت و زیانآور» بحثهایی مطرح میشود و همانطوری که عنوان شدها است هدف آن بازنگری در شرایط بازنشستگی این مشاغل است. در این راستا، اصلاحاتی با مشارکت نمایندگان کارگری، کارفرمایی و سازمانهای مربوطه در حال تدوین است ولی هنوز بهنتیجهای نرسیده است و تنها باعث ایجاد هرجومرج در جامعه کارگری شد زیرا این اقدامات شفاف نیست همواره سوالات با ابهام پاسخ داده شده است. البته این اصلاحات قرار است در زمینههای «تعیین معیارهای دقیقتر برای مشاغل سخت و زیانآور» و «بررسی شرایط بازنشستگی در این مشاغل» به کمک کارگران بیاید ولی نکته اینجا است که در غیاب سهجانبهگرایی چیزی بهنام اعتماد عمومی هم وجود ندارد.
طی روزهای اخیر شاهد بیان اظهاراتی نسبت به وضعیت بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور بودیم و اینطور عنوان شده که «نیمی از بازنشستگان با میانگین سن ۵۲ سال بازنشسته شدهاند که از نظر منطقی و اقتصادی قابل توجیه نیست و بازنگری در آییننامهها یک ضرورت انکارناپذیر است» ولی همانطوری که در ادامه اشاره خواهیم کرد فعالان کارگری این تغییرات را بر اساس موارد مشروط خواهند پذیرفت. سازمان تامین اجتماعی در این مورد همواره از سهجانبه گرایی صحبت میکند ولی نهتنها در این مورد بلکه سالها است اثری از سهجانبهگرایی در راس این سازمان نیست. در ادامه بیشتر میخوانید.
اهداف اصلاح بازنشستگی مشاغل سخت
بر اساس گزارشها و گفتوگوها در مورد باید بگوییم که هدف اصلی این اصلاحات، بازنگری در شرایط بازنشستگی و تعیین معیارهای دقیقتر برای شناسایی مشاغل سخت و زیانآور است البته ممکن است این اصلاحات شامل مواردی مانند افزایش حداقل سابقه بازنشستگی در این مشاغل یا تغییر در نحوه محاسبه مزایای بازنشستگی باشد که باید اضافه کنیم شفافیت در این مورد هنوز نقشی ایفا نمیکند. اصلاح آییننامه مشاغل سخت و زیانآور به منظور بهبود شرایط کاری و رفاه حال کارگران شاغل در این مشاغل انجام میشود ولی اینکه این وعده بعد از تصویب نهایی چه فرجامی خواهد داشت، قابل پیشبینی نخواهد بود.
اصلاحیه باید مشروط باشد
«حمید نجف»، تحلیلگر حوزه کسبوکار در ارزیابی اصلاح آیین نامه مشاغل سخت و زیانآور میگوید: «بحثها در این مورد هرچند در ظاهر ناظر بر «اصلاح و ارتقاء فرآیندها» است اما در عمل بیانگر نوعی چرخش در سیاست حمایتی نهادهای بیمهگر نسبت به نیروی کار است که میطلبد با نگاهی تحلیلی و انتقادی بررسی شود. سازمان تامین اجتماعی تاکید دارد که اصلاح آییننامه مشاغل سخت و زیانآور باید با توافق و مشارکت تشکلها انجام شود اما این مفهوم «مشارکت» بدون تضمین واقعی است. اگر چه حاکی از تلاش برای مشارکت با نمایندگان کارگری است اما جای این پرسش باقی است که در عمل این مشارکت چگونه و با چه اختیاراتی انجام میشود؟»
او در همین مورد و با اشاره به تجربههای گذشته ادامه میدهد: «تجربه سالهای اخیر نشان داده است که تشکلهای کارگری اغلب نقش مشورتی و حاشیهای دارند، نه تصمیمساز. ما به کوچکنمایی دلایل بازنشستگی زودهنگام را مورد انتقاد داریم. نفی منطقیبودن بازنشستگی در سن ۵۲ سال، بدون در نظر گرفتن شرایط فرسایشی مشاغل سخت، نادیده گرفتن واقعیتهای زیستی و جسمی هزاران کارگر است. آیا سازمان بررسی آماری از وضعیت سلامت جسمی، ابتلا به بیماریهای مزمن یا کاهش امید به زندگی در میان این گروه از کارگران داشته است؟ تامین اجتماعی امروز با چالشهای واقعی مواجه است اما راهحل این چالشها نباید قربانی کردن کارگران فرسوده در پوشش اصلاحات آییننامهای باشد.»
نجف با اشاره به شرایط این تغییرات اضافه میکند: «هر اصلاح مشروع و موثری باید 3 ویژگی «شفافیت مالی»، «عدالت اجتماعی» و «مشارکت موثر و تضمین شده شرکای اجتماعی» را همزمان داشته باشد، در غیر این صورت نتیجهای جز بیاعتمادی بیشتر کارگران و تعمیق شکاف میان نهاد بیمهگر و بیمهپردازان نخواهد داشت.»
نجف با تاکید بر اینکه نباید پنهانکاری نسبت به نقش دولت و کارفرماها در این خصوص صورت گیرد، ادامه میدهد: «درحال حاضر هیچ اشارهای به بدهی کلان دولت به سازمان تأمین اجتماعی نمی شود.وقتی صندوق دچار بحران است، چرا فقط نیروی کار باید هزینه آن را بپردازند؟ شفافسازی باید از همینجا آغاز شود. اظهاراتی نظیر اینکه با اصلاح بخشنامهها و قانون مشاغل سخت و زیانآور، ضمن شفافسازی و تسهیل فرآیندها، کیفیت خدمترسانی ارتقاء مییابد، جملاتی کلی، غیرقابل ارزیابی و بدون زمانبندی مشخص هستند.»