«اکونگار» گزارش میدهد؛
«مرگ خاموش اشتغال» در ایران / دلیلهای کاهش بیکاری در آخرین آمار از اشتغالزایی
اشتعال در ایران بهبحرانی تبدیل شده است که بهاین راحتیها قابل حل شدن نیست ولی با این وجود آمارها روند کاهش بیکاری را نشان میدهد که در این گزارش همین موضوع را تحلیلخواهیم کرد که چرا با توجه به حل نشدن چالش بیکاری لی آمارها از بهبود وضعیت خبر میدهند.

بهگزارش اکونگار: در ادوار اخیر روند اشتغال در کشور همچنان نزولی دنبال میشود و بهغیر از برخی صنفها مانند استارتاپها و فنآوریهای دانشبنیان ساختار شغلی دیگری برای اشتغال جوانان و میانسالهای بیکار معرفی نشده است و در این صنفها هم چالشهای کارگری و قانونی بهدلیل نوپا بودنشان بسیار زیاد است. با این حال هر دولتی که روی کار میآید قول 1 میلیون اشتغال را میدهد البته این شعاری است که با حضور «علی ربیعی»، وزیر کار دولت یازدهم در وزارتکار بر زبانها افتاد ولی شکوفایی جامعه کارگری همچنان در انتظار تحقق این وعده است. با این وجود بسیاری امید خود را به این شعارها از دست دادهاند که میتوانیم این گروه را به 3 دسته کلی تقسیم کنیم. گروه اول آنهایی که راه خروج از کشور و زندگی و کار در آن سوی آبها را انتخاب کردهاند. گروه دوم آنهایی که از شغلهای رسمی ناامید و روبه مشاغل کاذب مانند رانندگی و دستفروشی میآورند و دسته سوم هم ناامیدانه خانهنشینی را انتخاب میکنند.
با این حالا در چند نوبت اخیر که مرکز آمار ایران به وضعیت اشغال اشاره دارد مشاهده میکنیم که این چالش بدون هیچ برنامهریزی و اقدامی روند کاهشی بیکاری را نشان میدهد که باید به آن مرگ خاموش مشاغل بگوییم که بدون هیچ تحرکی در حال تغییر جهت است ولی چرا باتوجه به اینکه بیکاری هر روز بیشتر میشود و بسیاری از نیروهای انسانی آینده شغلی خود را بهدلیل جنگ و شرایط تحریم در ابهام میبینند حالا با این شرایط باز هم مرکز آمار در تازهترین گزارش خود روند کاهش بیکاری را نشان میدهد که در ادامه این گزارش به همین ابهام خواهیم پرداخت. در این مورد بیشتر میخوانید.
دلایل اصلی کاهش نرخ بیکاری در ایران
کاهش نرخ بیکاری لزوما به معنای افزایش اشتغال نیست و میتواند ناشی از عوامل دیگری مانند کاهش مشارکت در بازار کار یا خروج افراد از بازار کار به دلیل ناامیدی از یافتن شغل باشد. بهعبارت دیگر، ممکن است تعداد افرادی که بهدنبال کار هستند کاهش یافته باشد، در حالی که تعداد فرصتهای شغلی واقعی افزایش نیافته باشد.
وقتی نرخ مشارکت رصدی از جمعیت که در بازار کار فعال هستند کاهش مییابد، تعداد افراد جویای کار نیز کاهش مییابد و این میتواند به کاهش نرخ بیکاری منجر شود، حتی اگر تعداد فرصتهای شغلی ثابت بماند یا کاهش یابد باز هم همین نتیجه را خواهد داشت. برخی از افراد ممکن است بهدلیل ناامیدی از یافتن شغل، از جستوجوی کار دست بکشند و از بازار کار خارج شوند. این افراد دیگر بهعنوان بیکار در نظر گرفته نمیشوند و این میتواند به کاهش ظاهری نرخ بیکاری منجر شود.
در برخی موارد، ممکن است افراد بهسمت مشاغل غیررسمی و بدون قرارداد رسمی روی آورند. این مشاغل ممکن است درآمد بیشتری نسبت به مشاغل رسمی داشته باشند، اما بهدلیل ماهیت غیررسمی خود، در آمار رسمی بیکاری لحاظ نمیشوند.
«مهاجرت نیروی کار» به خارج از کشور نیز میتواند منجر به کاهش نرخ بیکاری در کشور مبدا شود، زیرا افراد از بازار کار خارج میشوند. بنابراین، برای ارزیابی دقیق وضعیت اشتغال، لازم است علاوه بر بررسی نرخ بیکاری، به نرخ مشارکت، تعداد افراد جویای کار، و همچنین به وضعیت اشتغال غیررسمی توجه شود.
کاهش کاذب بیکاری
مرکز آمار ایران در گزارشی نتایج طرح آمارگیری نیرویکار بهار 1404 را بررسی کرده است و نرخ بیکاری افراد 15 ساله و بیشتر نشان میدهد که 7.3 درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل ( بهار 1403) ، 0.4 درصد کاهش یافته است.
در بهار 1404، به میزان 41.2 درصد جمعیت 15 ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار 1403) تغییری نیافته است.
کاهش منفی ساعت کار
بررسی سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص جمعیت 15 ساله و بیشتر نشان میدهد که در بهار 1404، 6.6 درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و… کمتر از 44 ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که 40.1 درصد از شاغلین 15 ساله و بیشتر، بیش از 49 ساعت در هفته کار کردهاند.برای مشاهده اطلاعات تکمیلی به فایل پیوست مراجعه کنید.