«اکونگار» گزارش می‌دهد؛

پایان فصل کارگران ارزان! / کارفرمایان به دنبال نیروی کار ماهر

بنابر آخرین گزارشات منتشر شده کارفرماها در ماه‌های اخیر به‌دنبال جذب نیروهای کار ماهر هستند ولی در این مسیر با چالش‌هایی روبه‌ هستند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

به‌گزارش اکونگار: ادوار اخیر بسیاری از کارفرماها با گرایش به سمت کارگران ارزان قیمت و مبتدی و کارگران غیرمجاز خارجی فضای کسب و کار را دچار بحران کردند زیرا در طول این سال‌ها بسیاری از کارگران ماهر ایرانی که می‌توانستند چرخ توسعه را بچرخانند یا وطن را در پی یک زندگی معمولی ترک کردند و یا به سمت شغل‌های کاذب گرایش پیدا کردند. حالا خبر می‌رسد که 80 درصد کارفرماها به‌دنبال نیروی کار ماهر هستد ولی پیدا نمی‌کنند و یا توان پرداخت دستمزدها را ندارند.

باتوجه بررسی‌های انجام شده اهمیت کارگر ماهر برای از این جهت است که نیروی کار ماهر و آموزش‌دیده، نقش کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می‌کند. این نیروی کار می‌تواند بهره‌وری را افزایش داده، کیفیت تولید را بهبود بخشد و در نهایت منجر به رونق اقتصادی شود. فراموش نکنیم که نیروی کار ماهر، موتور محرک توسعه اقتصادی است و با افزایش تولید و صادرات، می‌تواند به رشد اقتصادی کشور کمک کند. در ادامه بیشتر به این چالش پرداخته‌ایم.

 

اهمیت کارگر ماهر برای کارفرماها

کارگران ماهر با داشتن مهارت‌های لازم، می‌توانند کارها را سریع‌تر و با کیفیت بهتری انجام دهند. این امر منجر به افزایش بهره‌وری در تولید و خدمات می‌شود. همچنین کارگران ماهر با کاهش ضایعات و اشتباهات در کار، می‌توانند هزینه‌های تولید را کاهش دهند. کارگران ماهر با تسلط بر فنون و روش‌های تولید، می‌توانند کیفیت محصولات و خدمات را ارتقا دهند.

این کارگران با دانش و مهارت‌های خود، می‌توانند در فرآیندهای تولید نوآوری ایجاد کنند و به توسعه محصولات و خدمات جدید کمک کنند. با افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات باکیفیت، شرکت‌ها نیاز به نیروی کار ماهر بیشتری پیدا می‌کنند که این امر به ایجاد اشتغال پایدار کمک می‌کند. آموزش‌های تخصصی و مهارت‌های لازم می‌تواند به کاهش حوادث و آسیب‌های شغلی کمک کند و محیط کار ایمن‌تری ایجاد کند. توجه داشته باشید که شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری در کشورهایی دارند که نیروی کار ماهر و متخصص دارند زیرا می‌توانند در برخی حوزه‌ها هزینه‌های کارفرما را کاهش دهند.

 

کارفرماها دربه‌در به‌دنبال کارگر ماهر

درحال حاضر آموزش نیروی انسانی نوعی سرمایه‌گذاری و عامل کلیدی در توسعه جوامع به شمار می رود که در صورت سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی صحیح، مزایای بسیاری به لحاظ اقتصادی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. توجه به دوره‌های کارآموزی و مهارت آموزی ضمن ایجاد زمینه اشتغال و خلق فرصت‌های شغلی، به حل مشکل بیکاری کمک کرده و موجب افزایش بهره‌وری در مجموعه‌ها و رشد تولید می‌شود.

به اعتقاد کارشناسان بازار کار، آموزش‌های مهارتی یکی از عوامل موثر و کلیدی در تأمین نیروی ماهر جهت اشتغال و توسعه اقتصادی است.کشورهایی که از رشد اقتصادی و رونق تولید برخوردارند در برنامه‌ریزی برای تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد موفق عمل کرده‌اند و ارتباط معناداری میان اشتغال پایدار و توانمندسازی سرمایه‌های انسانی در این کشورها دیده می‌شود. طبق آمارها بیش از ۸۰ درصد کارفرمایان ارتقای مهارت نیروی کار را در اولویت قرار داده و نیروی کار را با مهارت جدید استخدام می کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در طول یکسال گذشته بیش از ۴۰ درصد کارفرمایان به دلیل عدم تطابق مهارت‌ها، به کاهش نیروی کار اقدام کردند و ناترازی آموزش‌ها و عدم تطابق آن با نیاز بازار کار باعث شده تا با وجود بیش از یک میلیون کارجو در کشور کارفرمایان به دلیل نبود نیروی کار ماهر دست به کاهش نیروی کار بزنند.

 

روند کاهش نیروهای کار ماهر

به‌گزارش رصد خانه مهاجرت ایران، کشورهای «آمریکا»، «کانادا»، «انگلستان»، «فرانسه»، «سوئد»، «هلند»، «آلمان»، «استرالیا» و «ترکیه» جزو مقصدهای اصلی ایرانیان برای مهاجرت هستند، البته کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله «عمان» و «امارات» هم به لیست اضافه شده‌اند. طبق مشاهدات روند مهاجرت نیروهای کار ایران به کشورهای منطقه و اروپا همچنان ادامه دارد و با کاهش درآمد این روند سرعت بیشتری هم گرفته است.

 همانطوری که اشاره کردیم، پدیده مهاجرت ریشه‌ها و زوایای مختلف اجتماعی، ‌اقتصادی،‌ سیاسی،‌ فرهنگی دارد، در دهه 1960 و 1970 انگیزه اصلی مهاجرت، کمبود بازار کار و شغل غیرقابل قبول برای افراد ماهر و در دهه 1980 انگیزه اصلی فرار مغزها به بهره‌وری بالاتر و درآمد بهتر کارگران ماهر در کشورهای در حال توسعه مربوط می‌شود و از دهه 1990 تاکنون انگیزه اصلی به دلایل فردی برمی‌گردد که باز هم به اهداف اقتصادی و نارضایتی اقتصادی ختم می‌شود.

مهاجرت افراد با صلاحیت نسبی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته به‌معنای انتقال سرمایه انسانی و ائتلاف هزینه است. که این موجب «کاهش انباشت سرمایه‌انسانی»، «کاهش کارایی سرمایه‌های فیزیکی»، «تنزل بهره‌وری»، «افزایش هزینه تولید کالاها و خدمات»، «افزایش تورم» «انقباض عرضه کالاها و خدمات» و درنهایت سبب ایجاد اخلال در سیاست‌های اقتصادی و توسعه‌ای کشور خواهد شد.

 

شروع بحران‌های کارگر از کجا بود

چالش کمبود نیروی کار در کشور از جایی شروع شد که دستمزد کارگران توانایی تأمین معاش را نداشت و هر روز قدرت خرید کارگران کاهش یافت. بحث عدم تناسب دستمزد با نرخ تورم بارها از سوی کارشناسان هشدار داده شد اما گوش شنوایی برای اصلاح آن وجود نداشت,در همین راستا کارگران مجبور شدند یا مشاغل کاذب را برای اشتغال انتخاب کنند یا در کنار اشتغال خود به سمت مشاغل کاذب بروند. کاهش دستمزدهای کارگران به زیر سطح تورم و عدم تطابق آن با هزینه‌های زندگی، باعث مهاجرت نیروی کار از مشاغل اصلی به سمت مشاغل کاذب و دلالی شده است. این امر به نوبه خود منجر به کمبود نیروی کار در بخش‌های تولیدی و خدماتی و در نتیجه کاهش بهره‌وری و رشد اقتصادی شده است. حرکت تدریجی کارگران به سمت مشاغل کاذب و دلالی به دلیل دستمزدهای پایین، باعث خواهد شد که مشاغل با کمبود نیروی کار مواجه شوند و این خطری است که به‌طور جدی در نظر گرفته نشده است.

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه