کارگران در صف وام بانکی/سهم ۳۰درصدی دستمزد از هزینههای خانوار
کاهش شدید قدرت خرید و شکاف عمیق میان دستمزد و هزینههای واقعی زندگی، میلیونها کارگر را به وامگیرندگان دائمی تبدیل کرده است، در شرایطی که حداقل دستمزد تنها یکسوم هزینههای ماهانه خانوار را پوشش میدهد.

به گزارش اکونگار به نقل از تسنیم، کاهش مستمر قدرت خرید کارگران در سالهای اخیر، معیشت میلیونها خانوار را با بحران جدی مواجه کرده است. در حالی که قیمت کالاهای اساسی، اجاره مسکن، هزینه آموزش و درمان با سرعتی سرسامآور در حال افزایش است، دستمزد ماهانه کارگران در بسیاری از موارد حتی تا نیمه ماه هم دوام نمیآورد.
یکی از کارگران خدمات شهری در تهران میگوید:هنوز هفته دوم ماه نرسیده، دستمزد تمام میشود. باید برای خوراک، پوشاک بچه، اجاره، دارو و حتی حملونقل از کسی قرض بگیرم یا از وامهای جدید استفاده کنم.
طبق آخرین برآوردهای کارشناسان، هزینه یک زندگی حداقلی برای یک خانوار چهار نفره بیش از 30میلیون تومان در ماه تخمین زده شده، در حالی که حداقل دستمزد کارگران در سال جاری حدود 10تا 12میلیون تومان است؛ یعنی چیزی نزدیک به یکسوم هزینههای واقعی زندگی.
کارگر دیگری در حوزه تولید با تأکید بر نبود امنیت شغلی میگوید:ما نه پسانداز داریم، نه بیمه درستوحسابی، نه اطمینان از اینکه ماه آینده هم سر کار هستیم یا نه. فقط و فقط برای تأمین ابتداییترین نیازها، از آینده حقوقمان وام میگیریم.
به گفته او، بسیاری از همکارانش وامهای خرد با سود بالا میگیرند تا بتوانند شهریه مدرسه، کرایه خانه یا هزینه درمان را تأمین کنند. اما پرداخت اقساط همین وامها، خود به بدهی جدیدی منجر میشود.
زلزله در سبد معیشت کارگران/قیمت اقلام اساسی نجومی شد
بررسی میدانی خبرنگار تسنیم در مناطق کارگری نشان میدهد که اقلامی مانند گوشت، لبنیات، میوه، شیر خشک و حتی تخممرغ از سبد مصرفی بسیاری از خانوارهای کارگری حذف شده یا بهشدت محدود شدهاند.
یکی از فروشندگان لبنیات در منطقهای جنوب تهران میگوید:مردم دیگر پنیر هم کیلویی نمیخرند، گرمی میخرند یا اصلاً نمیخرند. بعضی وقتها از ترحم مغازهدار خرید میکنند و قول میدهند آخر ماه حساب کنند.
بنابراین گزارش, وام گرفتن در فرهنگ اقتصادی خانوادههای کارگری دیگر نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار است. برخلاف تصور سنتی که وام را ابزاری برای خرید خانه، راهاندازی کسبوکار یا تحصیل میدانستند، حالا این پولهای مقطعی تنها برای تأمین هزینه نان، اجاره یا دارو استفاده میشود.
چند شیفت کار برای گذران زندگی، نه رفاه
با افزایش هزینهها و ثابت ماندن دستمزد، بسیاری از کارگران ناچارند پس از پایان شیفت اول، در مشاغل دیگر یا بهصورت پارهوقت کار کنند. با این حال باز هم دخل و خرج با هم جور نمیشود.
یکی از رانندگان اسنپ که در یک کارخانه تولیدی نیز مشغول بهکار است، میگوید؛از 7صبح تا 4بعدازظهر در کارخانهام، بعد از آن تا 10شب اسنپ کار میکنم. آخر ماه که حساب میکنم، باز هم بدهکارم. فقط زندهایم، زندگی نمیکنیم.
دستمزدهای پایین، تورم بالا، نبود امنیت شغلی و فشار هزینهها، چنان وضعیت معیشتی طبقات فرودست را تحتالشعاع قرار داده که بدهکاری دائمی به "جیب خالی خودشان" به یک عادت اجباری تبدیل شده است.