آینده سرمایه‌گذاری در ایران/ آیا مدل‌های مشارکتی جایگزین مالکیت مستقیم می‌شوند؟

این مقاله شما را با این تحولات، مزایا و چشم‌اندازهای آینده سرمایه‌گذاری در ایران آشنا می‌کند و مسیرهای هوشمندانه‌ای را برای تصمیم‌گیری مالی معرفی می‌نماید.

به گزارش اکونگار، آینده سرمایه‌گذاری در ایران در حال تحول است. محدودیت‌های اقتصادی، مانند بوروکراسی پیچیده و نااطمینانی‌های قانونی، سرمایه‌گذاران را به جستجوی روش‌های نوین و کارآمدتر سوق داده است. مدل‌های مشارکتی، به‌ویژه کرادفاندینگ، با کاهش ریسک و افزایش دسترسی به سرمایه، راه‌حلی عملی برای این چالش‌ها ارائه می‌دهند. این مقاله شما را با این تحولات، مزایا و چشم‌اندازهای آینده سرمایه گذاری در ایران آشنا می‌کند و مسیرهای هوشمندانه‌ای را برای تصمیم‌گیری مالی معرفی می‌نماید.

چالش‌های سرمایه‌گذاری مستقیم در ایران

سرمایه‌گذاری مستقیم در ایران، با وجود پتانسیل‌های فراوان، با موانع متعددی روبرو است که کارایی و جذابیت آن را کاهش می‌دهد. نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال‌های اخیر کاهش یافته و به حدود نصف میانگین جهانی رسیده است. این روند نشان‌دهنده نیاز فوری به روش‌های جدید تأمین مالی است که بتوانند سرمایه‌ها را به سمت بخش‌های مولد هدایت کنند.

امنیت اقتصادی، پایه هر سرمایه‌گذاری موفق است. در ایران، نبود تضمین‌های کافی برای حقوق مالکیت و تغییرات ناگهانی در سیاست‌های اقتصادی، اعتماد سرمایه‌گذاران را تضعیف می‌کند. این نااطمینانی باعث می‌شود سرمایه‌ها به جای بخش‌های مولد، به سمت بازارهای غیر مولد مانند ارز یا حتی خارج از کشور هدایت شوند. بوروکراسی پیچیده و قوانین دست‌وپاگیر نیز فرآیندهای سرمایه‌گذاری را طولانی و پرهزینه می‌کنند.

سرمایه‌گذاری مستقیم اغلب به مبالغ کلان نیاز دارد که برای بسیاری از افراد غیرقابل دسترس است. بازار مسکن، به عنوان نمونه، نیازمند سرمایه اولیه بالا و نقدشوندگی پایین است. فروش یک ملک ممکن است ماه‌ها طول بکشد و گاهی با زیان همراه باشد.

 بازارهای پرنوسانی مانند ارز و رمزارزها نیز ریسک بالایی دارند و بدون دانش تخصصی می‌توانند به از دست رفتن سرمایه منجر شوند. بورس، هرچند پتانسیل سودآوری بالایی دارد، اما نیازمند تحلیل‌های پیچیده است و اطلاعات ناکافی می‌تواند تصمیم‌گیری را دشوار کند. این چالش‌ها سرمایه‌گذاران را به جستجوی روش‌هایی با ریسک کمتر و دسترسی آسان‌تر سوق داده است.

۲

ظهور کرادفاندینگ: راهکاری نوین برای سرمایه‌گذاری

در پاسخ به این موانع، مدل‌های سرمایه‌گذاری مشارکتی مانند کرادفاندینگ به عنوان جایگزینی نوآورانه ظهور کرده‌اند. کرادفاندینگ که از ترکیب واژه‌های «جمعیت» و «تأمین مالی» شکل گرفته، به معنای جمع‌آوری سرمایه از تعداد زیادی افراد برای حمایت از یک پروژه یا کسب‌وکار است. این روش از سال 2006 در جهان رواج یافت و در ایران از حدود یک دهه پیش مورد توجه قرار گرفت.

کرادفاندینگ از طریق پلتفرم‌های دیجیتال عمل می‌کند و امکان مشارکت با مبالغ اندک را فراهم می‌آورد. این مدل پس از بحران مالی 2008 در جهان گسترش یافت، زمانی که بانک‌ها تمایلی به ارائه وام نداشتند و کارآفرینان به دنبال راه‌های جایگزین بودند.

انواع مدل‌های کرادفاندینگ در ایران

کرادفاندینگ در ایران به شکل‌های مختلفی اجرا می‌شود که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. این تنوع باعث شده که سرمایه‌گذاران با نیازها و اهداف مختلف بتوانند گزینه‌ای مناسب پیدا کنند.

مدل مبتنی بر اهدا: مدل مبتنی بر اهدا که قدیمی‌ترین نوع کرادفاندینگ است، بیشتر برای پروژه‌های خیریه یا اجتماعی استفاده می‌شود. در این روش، افراد بدون انتظار سود مالی، به پروژه‌هایی مثل کمک به نیازمندان یا حمایت از فعالیت‌های فرهنگی مشارکت می‌کنند.

مدل مبتنی بر پاداش: این مدل هم طرفداران خود را دارد. در این حالت، سرمایه‌گذاران در ازای حمایت مالی، محصول یا خدماتی از پروژه دریافت می‌کنند، مثل پیش‌خرید یک محصول جدید.

مدل مبتنی بر بدهی: این مدل در ایران بسیار پرطرفدار است و به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد وامی به کسب‌وکارها بدهند و در زمان مشخصی اصل پول و سود آن را پس بگیرند. بسیاری از پلتفرم‌های ایرانی روی این مدل تمرکز دارند و برای کاهش ریسک، اغلب اصل سرمایه را با تضمین بانک‌ها یا صندوق‌های معتبر تأمین می‌کنند.

مدل مبتنی بر سهام: در این مدل که در آن سرمایه‌گذاران بخشی از مالکیت پروژه را به دست می‌آورند، هنوز در ایران به دلیل نبود چارچوب قانونی مشخص، کمتر رایج است. این مدل می‌تواند برای استارتاپ‌های نوآور بسیار مفید باشد، اما نیاز به زیرساخت‌های قانونی قوی‌تری دارد.

مزایای کرادفاندینگ برای اقتصاد و سرمایه‌گذاران

کرادفاندینگ به خاطر ویژگی‌های منحصربه‌فردش، راه‌حلی کارآمد برای چالش‌های سرمایه‌گذاری در ایران ارائه می‌دهد.

بدون نیاز به سرمایه زیاد: یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های این روش، امکان مشارکت با سرمایه‌های خرد است. برخلاف سرمایه‌گذاری مستقیم که اغلب به پول کلان نیاز دارد، کرادفاندینگ به افراد اجازه می‌دهد با مبالغی مثل صد هزار تومان وارد پروژه‌های مولد شوند.

کاهش ریسک: این روش ریسک سرمایه‌گذاری را هم کاهش می‌دهد. با امکان پخش سرمایه در چند پروژه، خطر ضرر مالی کمتر می‌شود. بسیاری از پلتفرم‌های معتبر، مثل دونگی، اصل سرمایه را با ضمانت‌نامه‌های بانکی تضمین می‌کنند که اعتماد سرمایه‌گذاران را بالا می‌برد.

ساده و سریع: از طرف دیگر، کرادفاندینگ فرآیند تأمین مالی را سریع‌تر و ساده‌تر از روش‌های سنتی مثل وام بانکی می‌کند. کسب‌وکارها می‌توانند به‌سرعت منابع مالی لازم را جمع‌آوری کنند و به تولید و نوآوری بپردازند. این سرعت و کارایی، به رشد شرکت‌های کوچک و متوسط و ایجاد شغل کمک می‌کند. طبق گزارش‌های بین‌المللی، چنین مدل‌هایی می‌توانند به توسعه اقتصاد محلی و کاهش فقر هم منجر شوند.

بازدهی بالا: از نظر بازدهی، کرادفاندینگ عملکرد خوبی نشان داده است. برای مثال در سال 1402، میانگین بازدهی طرح‌های موفق این روش به 33.8 درصد رسید که از سود بانکی (15 تا 23 درصد) و حتی نرخ تورم در برخی سال‌ها بالاتر بود. این بازدهی بالا، همراه با ریسک کنترل‌شده، کرادفاندینگ را به گزینه‌ای جذاب برای سرمایه‌گذاران تبدیل کرده است.

دونگی: الگویی موفق در اقتصاد مشارکتی

پلتفرم دونگی نمونه‌ای برجسته از اجرای موفق کرادفاندینگ در ایران است. این پلتفرم که زیرمجموعه گروه مالی فیروزه است، با مجوز فرابورس و تحت نظارت سبدگردان توسعه فیروزه فعالیت می‌کند. دونگی پروژه‌های متنوعی در حوزه‌های تولیدی و خدماتی، مثل تولید بذر ذرت یا تختال فولادی، ارائه می‌دهد که اغلب کوتاه‌مدت و با بازدهی جذاب هستند. نکته کلیدی دونگی، تضمین اصل سرمایه از طریق بانک‌های معتبر مثل کشاورزی یا ملت و عدم دریافت کارمزد از سرمایه‌گذاران است که اعتماد عمومی را افزایش داده است.

دونگی با موفقیت طرح‌هایی مثل تأمین 12.5 میلیارد تومان برای خرید بذر ذرت با 234 سرمایه‌گذار را اجرا کرده است. این دستاوردها نشان می‌دهد که دونگی نه تنها سرمایه‌های خرد را به سمت تولید هدایت می‌کند، بلکه با شفافیت و امنیت، اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کرده است.

نقش فرابورس در تضمین شفافیت

فرابورس ایران نقش مهمی در قانون‌گذاری و نظارت بر کرادفاندینگ دارد. دستورالعمل تأمین مالی جمعی که در سال 1397 تصویب شد، چارچوبی مشخص برای فعالیت پلتفرم‌ها ایجاد کرده است. برای دریافت مجوز، پلتفرم‌ها باید مراحل سختی مثل ارائه مدل کسب‌وکار و اتصال به سامانه فرابورس را طی کنند. پروژه‌ها هم قبل از عرضه، ارزیابی می‌شوند تا از اعتبار و مطابقتشان با استانداردها مطمئن شوند.

موانع پیش روی کرادفاندینگ در ایران

با وجود رشد چشمگیر کرادفاندینگ، این روش در ایران هنوز با چالش‌هایی روبرو است که توسعه کاملش را محدود می‌کند. یکی از مهم‌ترین موانع، محدودیت‌های قانونی است. در حال حاضر، کرادفاندینگ در ایران بیشتر به مدل مبتنی بر بدهی وابسته است، چون مدل مبتنی بر سهام که برای استارتاپ‌های نوآور مناسب‌تر است، هنوز چارچوب قانونی مشخصی ندارد.

این نبود زیرساخت قانونی باعث می‌شود کسب‌وکارهای نوپا که اغلب درآمد پایداری ندارند، نتوانند به راحتی از این روش استفاده کنند. تغییرات مکرر قوانین هم گاهی سرمایه‌گذاران و کارآفرینان را سردرگم می‌کند. برای مثال، محدودیت مشارکت هر فرد در یک طرح به 5 درصد از کل مبلغ، می‌تواند سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر را از حضور منصرف کند.

علاوه بر مسائل قانونی، فرهنگ سرمایه‌گذاری در ایران هم مانعی برای گسترش کرادفاندینگ است. بسیاری از مردم هنوز با این مفهوم آشنا نیستند و ترجیح می‌دهند به روش‌های سنتی با سود ثابت، مثل سپرده بانکی، پایبند بمانند. این نگاه محافظه‌کارانه باعث می‌شود پذیرش ریسک‌های بلندمدت که برای حمایت از ایده‌های نوآورانه ضروری است، سخت باشد. گاهی هم انتظارات غیرواقعی از پروژه‌ها باعث می‌شود سرمایه‌گذاران در صورت تأخیر یا مشکل، اعتمادشان را از دست بدهند.

۳

چشم‌انداز آینده سرمایه‌گذاری در ایران

آینده سرمایه‌گذاری در ایران به سمت مدل‌های مشارکتی مانند کرادفاندینگ در حال حرکت است. با توجه به محدودیت‌های جذب سرمایه خارجی به دلیل تحریم‌ها و چالش‌های ناترازی انرژی، کرادفاندینگ به‌عنوان راهکاری داخلی برای تجمیع سرمایه‌های خرد اهمیت فزاینده‌ای یافته است. در پنج ماه ابتدایی سال 1403، حدود 2,785 میلیارد تومان از طریق 218 طرح در سکوهای تأمین مالی جمعی جذب شد که نشان‌دهنده رشد قابل‌توجه این روش است. پیش‌بینی می‌شود این روند در سال 1404 با افزایش تعداد سکوهای فعال و بهبود زیرساخت‌ها ادامه یابد و حجم سرمایه‌گذاری به ارقام بالاتری برسد.

همچنین فناوری نقش کلیدی در توسعه کرادفاندینگ ایفا می‌کند. استفاده از بلاکچین می‌تواند شفافیت و امنیت پروژه‌ها را افزایش دهد و اعتماد سرمایه‌گذاران را تقویت کند. پلتفرم‌های دیجیتال پیشرفته با تمرکز بر پروژه‌های دانش‌بنیان قادرند نوآوری را شتاب دهند. 

برای توسعه پایدار این روش، نیاز به بازاریابی مؤثر، برنامه‌ریزی دقیق، و حمایت‌های قانونی قوی‌تر، به‌ویژه برای مدل سهام‌محور، ضروری است. این اصلاحات می‌تواند کرادفاندینگ را به ابزاری کلیدی برای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال تبدیل کند.

جمع‌بندی

آینده سرمایه‌گذاری در ایران با ظهور مدل‌های مشارکتی، به‌ویژه کرادفاندینگ، در حال تغییر است. محدودیت‌های سرمایه‌گذاری مستقیم، مثل نیاز به سرمایه کلان و ریسک‌های بالا، راه را برای این روش نوین باز کرده است. کرادفاندینگ با امکان مشارکت سرمایه‌های خرد، کاهش ریسک از طریق تضمین‌های بانکی و سرعت در تأمین مالی، به رشد کسب‌وکارهای کوچک و متوسط کمک می‌کند. پلتفرم دونگی، با نظارت فرابورس و تضمین اصل سرمایه، نمونه‌ای موفق از این تحول است که اعتماد عمومی را جلب کرده است.

 

از دیگر رسانه ها
دیدگاه