آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفتوگو با «اکونگار»:
دوگانه دولت با خودکفایی و ناترازی / ریشه ناترازیها در مدیریت منابع
بغزیان میگوید: «همه این چالشها به عدم برنامهریزی دقیق اقتصادی باز میگردد که بهنظر از توان دولتیها خارج است.»

بهگزارش اکونگار: با در نظر گرفتن وعدهها و طرحهای پیشنهادی از سوی دولتیها ولی همچنان با گسترش ناترازیها روبهرو هستیم که نهتنها چراغ خانهها را خاموش کرده بلکه خاموشی حالا به صنایع مادر هم رسیده است و بهدنبال این خاموشیها باید منتظر فصل بیکاری کارگران هم باشیم که در این وضعیت اقتصادی آینده اقشار آسیبپذیر را غیرقابل پیشبینی میکند. در مورد چالش ناترازی برق که در ماههای آینده همچنان مهمان منازل و کارخانهها خواهد بود با یکی از تحلیلگران اقتصادی گفتوگو کردهایم. بغزیان در این مورد مهمترین چالش را عدم برنامهریزی و مدیریت منابع از سوی دولتیها میداند. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
بهبرنامهریزی مدون و تخصصی نیاز داریم
«آلبرت بغزیان»، اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی در مورد اینکه چرا در ادوار اخیر شاهد افزایش ناترازیها هستیم، بهخبرنگار «اکونگار» میگوید: «با در نظر گرفتن منابع انرژی که داریم اینکه با ناترازیهای برق و انرژی روبهرو میشویم جای تعجب دارد باتوجه به این توضیح کوتاه باید بگویم که حداقل انتظاری که وجود دارد دستکم در این زمینه کمبودی وجود نداشته باشد و فرآوردهها و موارد کاربرد آن هم در اولویت برنامهریزان کشور قرار بگیرد.»
این استاد دانشگاه در همین مورد و با اشاره به ضعف مدیریتی ادامه میدهد: «مجموعه دولت یعنی وزارت نیرو و نفت که متولی انرژی کشور هستند باید با یکدیگر هماهنگ باشند تا بتوانند برنامههایی برای بهبود ارائه دهند. وزارت نفت باید خوراک مورد نیاز نیروگاهها را تامین کند اما نتوانست و این موضوع به معنی تعطیلی نیروگاه و آغاز برنامه خاموشی است. چون همیشه با این چالش روبهرو هستیم باید فکر اساسی میشد که هنوز مشاهده نمیکنیم. مسوولان یک روز میگویند کشور به خودکفایی رسیده است و مشکلی وجود ندارد و دو ماه بعد شرایط برعکس میشود. این موضوع نشان میدهد بسیاری از وعدهها و تصمیمات در کشور، جنبه پوپولیستی دارند.»
او با انتقاد به عدم برنامهریزی باتوجه به افزایش میزان مصرف اضافه میکند: «وقتی مراکز مصرف شکل میگیرد، وظیفهای که وزرای نیرو و مجموعه دولت دارند این است که برق مورد نیازشان را تامین کنند. اگر مشغله وزرا زیاد است، باید به معاون و مدیران بسپارد. بههر حال این موضوع از وظایف آنها است. چنین چالشهایی در برنامههای مختلف کشور دیده شده است. اگر خوشبینانه به برنامهها و پروژههای در حال انجام در کشور نگاه کنیم، موضوع «تجهیز نبودن زیرساختها»، «نبود سرمایهگذاری و تامین منابع مالی مورد نیاز» از عوامل به سرانجام نرسیدن بهروزرسانی پروژههای ملی است.»
بغزیان در همین مورد و با اشاره به روند ناموفق در توسعه انرژی ادامه میدهد: «بسیاری از روندها منجر به تاخیر در بهرهبرداری از پروژهها میشوند. این تاخیر در خود موضوع تامین مالی هم رخ میدهد. اما علاوه بر این موضوع، تاخیر در این موارد به دلیل تورم موجود در کشور، به کاهش ارزش منابع مالی تامین شده میانجامد و آن منابع دیگر پاسخگوی هزینههای پروژههای در حال انجام نخواهند بود. همه این چالشها به عدم برنامهریزی دقیق اقتصادی باز میگردد که بهنظر از توان دولتیها خارج است.»