تقابل نوآوری اجتماعی با «رانت» و «قدرت»
نوآوری اجتماعی اگر بخواهد تغییری واقعی ایجاد کند، ناگزیر به برخورد با ساختارهای قدرت است؛ موضوعی که در دومین دوره «جانا» از سوی جامعه شناسان مطرح شد.

به گزارش اکونگار به نقل از زومیت، محمد فاضلی، جامعهشناس، در دومین دوره اهدای جایزه «جانا» با نگاهی انتقادی به چالشهای مسیر نوآوری اجتماعی، از سه هدف اصلی آن سخن گفت: توانمندسازی مردم، افزایش کارآمدی و ایجاد تغییر سیستمی. به گفتهی او، هر سه هدف با موانع سیاسی روبهرو هستند و بدون مقابله با ساختار قدرت، تحولی رخ نمیدهد.
به گزارش زومیت، دومین دوره جایزه نوآوری اجتماعی «جانا» با حضور فعالان اجتماعی، پژوهشگران، و کنشگران حوزه مدنی در تهران برگزار شد. این رویداد که با هدف شناسایی و حمایت از طرحهای خلاقانه اجتماعی در حال برگزاری است، امسال میزبان سخنان محمد فاضلی جامعهشناس بود که درباره مسیر پرچالش نوآوری اجتماعی صحبت کرد.
فاضلی در این مراسم گفت: «نوآوری اجتماعی اگر بخواهد اثربخش باشد، سه هدف را دنبال میکند: توانمندسازی جامعه در برابر حکومت، افزایش کارآمدی در نظام اجتماعی، و تغییرات سیستمی در ساختارهای موجود. اما مسئله اینجاست که هر سه هدف، پیامد سیاسی دارد و با ساختار قدرت برخورد میکند.»
و توضیح داد که توانمندسازی، رابطه نابرابر جامعه و حکومت را متوازن میکند؛ افزایش کارآمدی، منافع گروههای سنتی را به چالش میکشد و تغییرات سیستمی، نظم تثبیتشده قدرت را دگرگون میکند.
این جامعهشناس با اشاره به تجربههای اخیر در ایران گفت: «پلتفرمهایی مثل اسنپ و دیجیکالا، نمونههایی از نوآوری اجتماعی بودند که وقتی رشد کردند، به دلیل برهمزدن نظم رانتمحور، با مقاومت قدرت روبهرو شدند و هنوز هم با این موضوع مواجهه میشوند.»
فاضلی در بخش دیگری از سخنان خود، نسبت نوآوری اجتماعی با سیاست را با جزئیات بیشتری تشریح کرد و گفت:نوآوری اجتماعی از آنجایی با سیاست درگیر میشود که اهداف آن—یعنی توانمندسازی جامعه، افزایش کارآمدی و ایجاد تغییرات سیستمی—ذاتاً پیامدهای سیاسی دارند. وقتی جامعه توانمند میشود، قدرتش در برابر حکومت افزایش پیدا میکند؛ وقتی نوآوری موجب کارآمدی میشود، ساختارهای سنتی و ناکارآمد موجود را به چالش میکشد؛ و وقتی به تغییر سیستمی میرسد، پایههای قدرت مستقر را جابهجا میکند.
او با اشاره به مثالهایی مثل پلتفرمهای VOD و ظهور بلاگرها، توضیح داد که نوآوری اجتماعی، هرجا موفق بوده، با ساختار توزیع رانت یا انحصارهای سنتی دچار تعارض شده و این تعارض همچنان ادامه دارد.
از نظر این جامعهشناس، حتی محیط زیست نیز که تلاش میشود موضوعی غیرسیاسی جلوه داده شود، در ایران سیاسیترین موضوع اجتماعی است. او تأکید کرد نوآوری اجتماعی واقعی، بدون تقابل با نابرابری، تبعیض در آموزش و تخریب محیط زیست معنا ندارد و باید به کنش اجتماعی شبکهای و توانمندسازی گروههای حاشیهای منجر شود.
او نوآوری اجتماعی را بهعنوان بستری برای «خلق خیر جمعی» تعریف کرد و افزود: «در این نوع نوآوری، سود شخصی معنا ندارد. همهچیز بر بستر کنش شبکهای و اقدام جمعی اتفاق میافتد، و همین ویژگی آن را در تضاد با ساختارهای متمرکز و اقتدارگرای قدرت قرار میدهد.»