کارشناس صنعت حمل و نقل هوایی در گفتوگو با «اکونگار»:
ضربه مافیای فروش چارتری به صنعت هوایی/چرا قیمت بلیت هواپیما نجومی شد؟
کارشناس صنعت حمل و نقل هوایی گفت:متاسفانه باید گفت بیش از ایرلاینها مافیای فروش چارتری از این موضوع بهرهمند خواهند شد و این وضعیت در ۱۰ سال اخیر بزرگترین ضربه را به صنعت هواپیمایی کشور زده است.
به گزارش اکونگار، در بودجه 1404، پشنهاد شد، قیمت هر لیتر سوخت هواپیما از 600 تومان فعلی به 7000 تومان افزایش پیدا کند. استدلال اصلی تصمیمگیران هم این بوده که مصرفکنندگان اصلی خدمات حمل و نقل هوایی دهکهای بالای جامعه هستند و بنابراین این بخش، محل مناسبی برای حذف یارانه خواهد بود.
بی اعتنایی شرکت های هوایی به قیمت های مصوب/ ادامه گرانفروشی بلیت هواپیما
در همین راستا آبان ماه ۱۴۰۳ رئیس امور انرژی سازمان برنامه و بودجه در برنامه میز اقتصاد اعلام کرده بود که آمارها از تعداد افرادی که از سفرهای هوایی استفاده میکنند، حداکثر پنج درصد است و اکثر این پنج درصد جزء سه دهک بالا هستند.
در این میان اخبار مربوط به افزایش قیمت سوخت هواپیما، زمزمههای افزایش نرخ بلیت را هم به دنبال داشت. با این حال برخی کارشناسان معتقدند منافع افزایش قیمت سوخت یا گران شدن بلیت هواپیما به چه بیش از ایرلاینها، به مافیای فروش چارتری میرسد. اما در مقابل برخی دستاندرکاران این حوزه میگویند ایرلاینها همین حالا هم با وجود دریافت یارانه، قیمت پول بلیت را چند برابر قیمتهای بینالمللی محاسبه و از مردم دریافت میکنند. و بنابراین حتی اگر یارانه سوخت قطع شود هم باید بلیت ارزانتر شود.
کاهش یارانه سوخت چقدر بر قیمت بلیت هواپیما تاثیر دارد؟
در این رابطه محمدرضا ابراهیم پور، کارشناس صنعت حمل و نقل هوایی، در گفتوگو با «اکونگار»، اظهار کرد: برآورد شده با کاهش یارانه سوخت هواپیما در سال آینده، نرخ هر صندلی حدود 400 هزار تومان در هر ساعت پرواز افزایش یابد. به طور کلی میتوان گفت با فرضیات پیشین، پس از حذف یارانه سوخت هواپیما و فروش آن از لیتری 600 تومان به 7000 تومان، نرخ بلیتها ۱۵ تا 20 درصد افزایش خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در همین بازه زمانی که افزایش قیمت سوخت هواپیما در لایحه بودجه مطرح شده، ایرلاینها قیمتها را بالا بردهاند، تصریح کرد: البته در این بازه زمانی، قیمت دلار هم به شدت بالا رفته و باید این نکته را در نظر گرفت که بخشی از هزینه ایرلاینها نیز ارزی است و به هر حال انتظار و توقع افزایش نرخها مستقل از قیمت سوخت برای سال آینده وجود دارد.
این کارشناس با بیان اینکه به دلیل ناترازی انرژی، از افزایش قیمت سوخت ناگزیر هستیم، گفت: باید به تدریج فاصله قیمت واقعی سوخت با آنچه به مردم عرضه میشود از بین برود و مابهالتفاوت آن بهگونه دیگری به مردم پرداخت شود. از طرف دیگر یارانه هواپیما به دهکهای پایین جامعه پرداخت نمیشود و بنابراین پرداخت آن اولویت ندارد و هرچند بخش هوایی سهم کمی از کل سوخت مصرفی روزانه کشور دارد (حدود 2 درصد)، اما نقطه شروع خوبی برای حذف یارانه سوخت است.
ابراهیمپور در ادامه با بیان اینکه نسبت عرضه و تقاضای صندلی هواپیما در ایران خیلی با هم فاصله دارد، گفت: به عبارت دقیقتر در ایران تقاضای بلیت هواپیما خیلی بیشتر از عرضه است و یکی از فاکتورهایی که میتواند تعادل ایجاد کند، قیمت است؛ یعنی وقتی که قیمت بالا میرود، تقاضا کم میشود تا به عرضه برسد. فرض کنید اگر یک نفر بخواهد به سفر کاری برود که یک روز بیشتر فرصت ندارد، ممکن است هر بهایی را برای بلیت پرداخت کند. اما در حال حاضر شرایط به گونهای است که مردم تا دو هفته آینده هم امکان تهیه بلیت را ندارند. طبق اصول مدیریت درآمد شرکتهای هواپیمایی، همواره تعداد اندکی صندلی با قیمت بالا تا نزدیک پرواز دردسترس است، اما وضعیت کنونی عرضه و تقاضای کشور شرایط انجام مدیریت درآمد و ایجاد تعادل در بازار را فراهم نمیکند.
ضربه مافیای فروش چارتری به صنعت هواپیمایی
وی در ادامه با بیان اینکه مساله اصلی کشور کمبود صندلی و هواپیماست و مردم حق دارند هواپیما با قیمت مناسب سوار شوند، تصریح کرد: در صورت تداوم روند کنونی و کاهش تعداد صندلیها، ممکن است همان چهاردرصد مصرفکننده خدمات هواپیمایی در کشور نیز کمتر شود. بنابراین باید انتخاب کنیم در وضعیت خیلی سخت اقتصادی موجود، از ایرلاینها حمایت کنیم یا مسافران؟ عدم حمایت از شرکتها و از بین رفتن یا ورشکستگی ایرلاینها تبعات بدی برای کل کشور خواهد داشت. اما مسئله این است که آیا منافع افزایش قیمت سوخت یا گران شدن بلیت هواپیما به چه بخشی میرسد؟ متاسفانه باید گفت بیش از ایرلاینها مافیای فروش چارتری از این موضوع بهرهمند خواهند شد و این وضعیت در ۱۰ سال اخیر بزرگترین ضربه را به صنعت هواپیمایی کشور زده است.
این کارشناس با بیان اینکه شفافسازی و اجازه فروش چارتری به ایرلاینها، به عنوان یکی از مهمترین دستور کارهای سازمان هواپیمایی به عنوان تنظیمگر در این صنعت باید انجام میشد که محقق نگردیده، اظهار کرد: این پول از جیب مردم میرود که باید بلیت هواپیما را گرانتر بخرند، اما بهجای آنکه صرف توسعه و نوسازی ناوگان هوایی کشور شود، چارترکنندگان را فربهتر میکند. متاسفانه با گذشت زمان نفوذ و تحکم چارترکنندگان بر بازار هوایی کشور بیشتر و نقش بازرگانی شرکتهای هواپیمایی کمتر میشود.
به گفته وی مسئله اصلی این است که انتظار داریم با افزایش قیمت، ظرفیت ناوگان هواپیما در کشور بیشتر شود، اما این اتفاق نمیافتد، چون ایرلاینها ورشکسته هستند. افزایش درآمدها هم چندان به نفع ایرلاینها نیست. در دنیا چارتر تعریف دارد و سازمان هواپیمایی هم از سال 1394 یک بخشنامه چارتر منتشر کرده، اما اجرا نمیشود. چارتر یعنی در مسیرهای مشخص با ویژگیهای گردشگری (مانند مشهد، کیش، قشم، شیراز و ...) که تقاضای پکیج پرواز و اقامت وجود دارد، تعدادی صندلی مشخص چارتر شود. اما در حال حاضر ابتدای یک فصل پروازی، ایرلاین کل صندلیهای خود را به چارترکننده پیشفروش میکند، عملا خودش از بازی بازار خارج میشود.
ابراهیمپور ادامه داد: در حال حاضر چند چارترکننده بزرگ هستند که صندلیهای تعداد قابل توجهی از ایرلاینها را پیشخرید کردهاند و بازار دست چارترکنندههاست. بنابراین چارترکنندهها قیمت و زمان بسته شدن و پروازها را تعیین میکنند. در وضعیت کنونی که عرضه کمتر از تقاضاست و مردم و فعالان اقتصادی بهویژه در مسیرهای دور به بلیت هواپیما نیاز دارند، حاضر به پرداخت مبالغ بالا هستند.
سهم ایرانایر از بازار زیر 8 درصد است
وی با بیان اینکه معمولا در تعطیلات نوروز شاهد هستیم که مسافران برای برگشت از مقاصد پرتقاضا مانند کیش با قیمتهای عجیب و غریب مواجه میشوند، چراکه نظارتی وجود ندارد، تصریح کرد: راهکاری که در برخی کشورها انجام میدهند، استفاده از هواپیمای ملی برای تنظیمگری است. اما در کشور ما ایرانایر وضعیت خوبی ندارد. در اصل ایرانایر در مسیرهای مشخصی با قیمت مصوب دولتی پرواز میکند، اما سهم از بازار آن زیر هشت درصد است و بنابراین عملا تاثیرگذاری آن خیلی کم شده است.
این کارشناس با بیان اینکه یک راه حل برای بهبود شرایط فعلی تقویت هما است، گفت: در کنار این سیاستگذاری باید سقف قیمت برای بلیت تعیین شود. در حال حاضر این انتظار وجود دارد پولهایی که وارد صنعت هوایی کشور میشود، تبدیل به ناوگان فعال شده و به صندلیها اضافه شود، اما شرکتهای هواپیمایی بیشتر از درآمدها امرار هزینههای روزمره میکنند و اصل سود صنعت به جیب چارترکنندگان میرود و به دلار تبدیل و از کشور خارج میکند یا در دیگر صنعتها مانند هتلداری که فعال هستند وارد میشود. اگر گردش نقدینگی از طریق توسعه ناوگان در صنعت حفظ شود، به تدریج فاصله عرضه و تقاضا کم میشود و شرایط مردم و دولت بهبود مییابد.