راننده گرفتار شده در افغانستان در گفتوگو با «اکونگار»:
ابهام در سرنوشت رانندههای بلاتکلیف در افغانستان / هشدار گرسنگی برای رانندههای ایرانی و عراقی در «پارکینگ نیمروز»
تعدادی از رانندههای ایرانی و عراقی هفتهها است که در مرز ایران و افغانستان و در پارکینگ نیمروز بلاتکلیف رها شدهاند. حالا با افزایش ابهام در مورد سرنوشت این رانندهها آنها نگران گرسنگی و خطرهای آینده هستند.

بهگزارش اکونگار: صنعت حملونقل جادهای یکی از مهمترین ارکان اقتصاد کشور به شمار میرود؛ صنعتی که بخش عمدهای از بار جابهجایی کالا و سوخت را بر دوش دارد و هزاران راننده ایرانی در دل جادهها، شب و روز برای حرکت چرخه اقتصادی تلاش میکنند. با این حال، طی سالهای اخیر رانندگان کامیون با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم کردهاند؛ مشکلاتی که از یکسو به مسایل صنفی و از سوی دیگر به چالشهای ساختاری و منطقهای بازمیگردد. از نبود بیمه و خدمات رفاهی کافی گرفته تا فرسودگی ناوگان حملونقل، افزایش مداوم هزینههای جانبی، ناامنی در برخی مسیرهای بینالمللی و بیثباتی در بازار سوخت و بار، همگی فشار مضاعفی بر این قشر زحمتکش وارد کردهاند. اعتراضات صنفی پراکنده در سالهای اخیر، بازتابی از همین مشکلات انباشته بوده که اغلب بدون راهحل پایدار باقی مانده است. در کنار این مسایل، تحولات سیاسی و اقتصادی در منطقه، بهویژه در مرزهای شرقی کشور، بار دیگر شرایط دشواری را برای رانندگان به وجود آورده است. توقف طولانیمدت صدها کامیون ایرانی در مرز افغانستان تازهترین نمونه از بحرانی است که نهتنها امنیت شغلی رانندگان را تهدید میکند، بلکه خانوادههای آنان را نیز درگیر اضطراب و فشار معیشتی کرده است. بعد از گذشت چند روز بحران توقف صدها کامیون ایرانی در مرزهای افغانستان همچنان ادامه دارد البته این اولین بار نیست که حکومت افغانستان برای رانندهها چالش آفرینی میکند. رانندگان در شرایطی بسیار دشوار، بدون امکانات اولیه، روزهای سختی را پشتسر میگذارند و از اینکه چرا کسی جوابگو نیست شکایت دارند. در همین مورد با در گفتوگویی که با یکی از رانندگان گرفتار در منطقه «نیمروز» افغانستان داشتیم، آخرین وضعیت رانندهها را بررسی کردیم.
شرایط در حال وخیم شدن است
«میلاد»، راننده کرمانشاهی و از فعالان صنفی که یکی از رانندههای گرفتار شده است در مورد آخرین وضعیتشان به خبرنگار «اکونگار» میگوید: «بیش از یک ماه است که در پارکینگ نیمروز متوقف هستیم. هیچکسی هم جوابگو نیست. چارهای نداریم مگر اینکه شبها در کابین کامیون بخوابیم، بدون امکانات بهداشتی و غذایی هستیم و هر ساعت هم شرایط در حال وخیم شدن است. پولمان تمام شده، بسیاری از رانندهها حتی برای یک وعده غذا هم مشکل دارند و آذوقهها هم رو پایان است.»
او در همین مورد و با اشاره به شرایط سخت معیشتی رانندگان اضافه میکند: «تمام سرمایهمان همین کامیونها و اندک پساندازی بود که حالا تمام شده است. خانوادههایمان در ایران هر روز نگران تماس میگیرند و نمیدانند چه زمانی برمیگردیم. بچههای کوچکمان چشمانتظارند، اما ما هیچ امیدی به بازگشت سریع نداریم چون سرنوشتمان کاملا در ابهام است.»
میلاد همچنین از نبود رسیدگی و پیگیری مسوولان گلایه و اضافه میکند: «تا الان هیچ مقام یا نهادی برای حل مشکل اعلام آمادگی نکرده است فعالن صنفی هم در ایران وضعیت را دنبال میکنند ولی هنوز خبری نشده است. نه خبری از حمایت مالی است، نه پیگیری دیپلماتیک. ما رانندگان چرخهای اقتصاد کشور را میچرخانیم، اما حالا خودمان فراموش شدهایم. تنها خواسته ما این است که هرچه سریعتر تکلیفمان مشخص شود. یا اجازه دهند به کارمان برگردیم، یا دستکم امکانات اولیه برای زنده ماندنمان فراهم کنند که بتوانیم اینجا زنده بمانیم. خانوادههایمان دیگر طاقت این وضعیت را ندارند.»